خلاصه داستان فیلم امروز درباره فردی سن کرده به نام یونس است، یونس یک راننده تاکسی قدیمی و کهنه کار است، یک روز در زمانی که کارش رو به پایان است یک زن جوان سوار ماشینش می شود و با وجود اینکه باردار هم هست از او درخواست می کند که او را به یک بیمارستان ببرد تا شخصی که در بیمارستان هست کارهای بستری شدن او را انجام دهد.
بعد از رسیدن به بیمارستان زن از او می خواهد که جلوی در پذیرش همراهیش کنه بعد از اونجا اون آشناش کمکش میکنه، اما غافل از اینکه اون مرد که آشنای اون زن بود اصلا در بیمارستان نیست، اما راننده از روی دل سوزی منتظر می ماند تا پذیرش بشه، اما برخی از پزشکان و کارکنان بیمارستان قضاوت هایی در مورد راننده و رابطه اش با اون زن می کنند، آنها هر سوالی از راننده می کنند، راننده به جای جواب دادن فقط سکوت می کند و در ادامه میبینیم که…